شناخت عیوب احتمالی فرش
زمانی یک فرش از ارزش هنری و اقتصادی بالائی برخوردار میباشد که عاری از هر نقض و عیب باشد و این امر اتفاق نمیافتد مگر اینکه تمام عوامل اصلی و جانبی مؤثر در بافت از کیفیّت بالائی برخوردار باشند و بافنده فرش از مهارت تجربی و علمی بالائی برخوردار باشد و بداند که کوچکترین نقصی در هر یک از عوامل مربوط به بافت از مواد اوّلیه گرفته تا دار و ابزار چلّهکشی و بافت، صدات زیاد و حتی جبرانناپذیری بر فرش وارد میکند.
عیوب احتمالی در فرش از نظر منشاء به موارد زیر تقسیم میشوند.
1- عیوب مربوط به مواد اوّلیه پشم و پنبه و ابریشم:
همانطور که قبلاً توضیح داده شد پشم و پنبه و ابریشم عوامل اصلی در بافت فرش هستند و پیرو مطالب قبلی که خصوصیّات هر کدام از موارد فوق مورد بحث قرار گرفت لازم به ذکر است که از مصرف نمودن پشمهای خشک و پنبههای نارس و قارچ زده و ابریشمهای گچین باید خودداری نمود. در ضمن آنکه باید به رنگ خامهها نیز توجّه لازم را مبذول داشت و از مصرف خامههایی که با رنگهای جوهری رنگ شده باشند خودداری نمود و به کیفیّت رنگرزی خامهها نیز توجّه نمود و از مصرف نمودن خامههای ابرش (رگهدار) جداً خودداری نمود.
2- عیوب مربوط به عوامل جانبی:
همان طور که قبلاً گفتیم دار و ابزار و نقشه، بطور مستقیم و غیرمستقیم اثرات مهمّی روی فرش دارند و کوچکترین عیب و نقصی در هر کدام ازموارد فوق صدمات زیادی بر فرش وارد میکند.
به عنوان مثال، سالم نبودن دار باعث بوجود آمدن کجی، سرکجی خودهد شد و عدم سلامت نقشه باعث ایجاد عیب غلط بافی و استفاده از شانه نامناسب، موجب پارگی تارها خواهد شد و کار کردن با قلّاب یا چاقوی کُند، موجب کاهش سرعت بافت میشود و استفاده از قیچی کند و ناصاف موجب جویدگی فرش خواهد شد.
3- عیوب مربوط به نگهداری فرش:
همان طور که بافت فرش و استفاده از مواد اوّلیة مناسب برای بافت فرش از اهمیّت قابل ملاحظهای برخوردار است حفظ و نگهداری فرش بافته شده نیز حائز اهمیّت است بعنوان مثال از نگهداری فرش در محیط مرطوب و تاریک باید خودداری شود چون رطوبت باعث پوسیدگی فرش خواهد شد. در ضمن مراقب عوارضی چون بیدزدگی باشیم چون بید باعث پوسیدگی و خوردگی فرش خواهده شد.
عیوب احتمالی در فرش عبارتند از:
1- غلطبافی:
اگر نقش و نگارها شکل واقعی خود را نداشته باشند و به عبارتی نقش و نگارها دچار بهمریختگی شده باشند و نسبت به یکدیگر و ابعاد فرش تناسب و تقارن نداشته باشند میگوئیم که عیب غلطبافی بوجود آمده است.
علل:
1– سالم نبودن نقشه و عدم دقّت طرّاح
2- عدم دقّت بافنده و اشتباه خواندن نقشه و جابجا زدن گرهها
3- عدم دقّت در چلّهکشی (پُر و تنک بودن چلّهها)
4- عدم دقّت در پودکشی و ناهماهنگی در شانه زدن فرش
5- عدم دقّت در انتخاب مواد اوّلیه به طور مناسب به طور مثال استفاده از خامههائی با ضخامت متفاوت در فرش از عواملی هستند که باعث بوجود آمدن غلطبافی میشود.
2- خلوتبافی (ساده بافی):
نقوش و نگارههای موجود در فرش باید دارای تناسب مطلوب بوده و نسبت به هم از تعادل و هماهنگی برخوردار باشند حال اگر گل و بندها نسبت به هم تقارن نداشته باشند یعنی اینکه در قسمتی از فرش گل و بندها متراکم باشند و بالعکس در قسمتی دیگر فاصله گلها از هم زیاد باشد. در این حالت قسمتهائی در متن یا در حاشیهها بیش از حد لازم بدون نقش میماند و حالت خلوت بافی پیدا میکند.
علل:
1- عدم رعایت صحیح نقشهخوانی
2- جابجا بافتن رنگها و تصرف در تغییر رنگها بدون اطلاع کافی از ترکیب صحیح رنگها
3- عدم رعایت اصول چلّهکشی و پروتنک بودن چلّهها
3- پوکی یا توخالی بودن فرش
به کاهش چگالی فرش با توجّه به رجشمار پوکی میگویند. همانگونه که در مبحث چگالی گفته شد چگالی فرش در رج شمارهای مختلف، متفاوت میباشد و هر چه تعداد گره در واحد سطح بیشتر باشد چگالی فرش بیشتر میباشد و به عبارتی چگالی فرش مشخّصکننده مرغوبیّت فرش میباشد. در صورتی که به هر دلیل تعداد گرهها کاهش یابد چگالی فرش نیز کاهش مییابد و عیب پوکی پیش میآید. علل پوکی عبارتند از:
1- کاهش مصرف خامه و افزایش مصرف نخ چلّه و پود.
2- استفاده از گرة جفتی.
3- استفاده از گرة کمانشی.
فرشهای پوک از استحکام و دوام لازم برخوردار نمیباشند و طول عمر بسیار کوتاهی دارند و از ارزش اقتصادی پائینی برخوردارند.
4- پارگی:
بعضی مواقع فرشها به ویژه حاشیة آنها پاره میشود که ممکن است پارگی در چلّهها یا در قسمتهای بافته شده ایجاد شود. علل پارگی عبارتست از:
1- استفاده از ابزار نامناسب: به طور مثال استفاده از دفههائی که به صورت آسیب دیدهاند و با دفههائی که دارای دندانههای تیز هستند موجب پارگی تارها خواهد شد.
2- عدم مهارت در استفاده از دفه و شانه: در صورتی که بافنده روش صحیح پود زدن را نداند و دفه را به طور صحیح استفاده نکند امکان پارگی چلهها وجود خواهد داشت.
3- سفت نمودن بیش از حد تارها: در اثر سفت نمودن بیش از حد، تارها مقاومت خود را از دست میدهند و پاره میشوند.
4- استفاده از مواد اوّلیه به مقدار نامناسب (در مبحث ترکیدگی توضیح داده خواهد شد).
5- طولانی شد مدت زمان بافت که موجب پوسیدگی چلهها خواهد شد.
6- پاره شدن فرش با ابزار تیز توسط افراد مغرض و اطفال نیز از دیگر علّتهای پارگی میباشد.
5- دو رنگی یا رگهدار شدن:
در بعضی از فرشها رنگ زمینه اصلی و یاحاشیهها در بعضی از قسمتها یا حتی چند رج تغییر مییابد و پس از بافتن چند رج مجدداً به رنگ او لیه برمیگردد. این تغییر رنگ را که به صورت نواری در یک یا چند جالی قالی مشاهده میشود رگه میگویند.
عیب رگهدار شدن فرش بعلت عدم تهیة مواد اوّلیه به مقدار مناسب و موردنیاز میباشد و عّلت دیگر پیدایش این عیب عدم دقّت در مرحله رنگرزی خامه و یکنواخت رنگ نشدن خامهها میباشد در عیب دو رنگی که به علّت عدم تهیّه مناسب خامه ایجاد میشود رنگ متن یا رنگ حاشیهها تغییر پیدا میکند و دو رنگ بودن آنها کاملاً مشهود میباشد.
6- کیسی:
به جمعشدگی یا چینخوردگی متنت یا حاشیه فرشها کیسی میگویند و این حالت به نحوی است که فرش در این قسمتها اضافهتر بهنظر میرسد. این فرشها علاوه بر اینکه از ظاهر خوبی برخوردار نیستند بیشتر از دیگر فرشها در معرض فرسایش قرار میگیرند و پرزهای آن زودتر از بین میروند و به اصطلاح نخنما میشوند (پیدا شدن تار و پود به علّت از بین رفتن پرز را نخنما شدن میگوئیم).
علل:
1- مدور نبودن قطر سردار وزیردار
2- قرار گرفتن پرزها و یاهرشی اضافی بین زیردار و چلّهها به این صورت که این اشیاء به محل فشار وارد نموده و باعث کیسی آن قسمت میشوند قرار گرفتن شیئی اضافی ممکن است در حین چلّهکشی، بافت و پائینکشی رخ دهد.
3- عدم دقّت در هنگام پائینکشی در فرشهای فارسی بافت اگر هنگام پائینکشی در محل تصال فرش به زیردار در محل دوخت، جمعدشگی بوجود آید باعث کیسی میشود.
4- جمعشدگی چلّهها هنگام انجام عمل سادهبافی در صورتی که هنگام انجام گلیمبافی، تراکم چلّهها به هم بخورد و چلهها جمع شوند کیسی بوجود میآید.
5- استفاده از مواد مصنوعی در فرش: همانگونه که در مباحث عوامل اصلی گفته شد فرش دستباف زمانی مرغوب میباشد که از مواد اوّلیة طبیعی استفاده شود. استفاده از مواد مصنوعی در فرش باعث میشود که هرگاه فرش در معرض گرما قرار گیرد مواد مصنوعی جمع شوند و فرش دچار کیسی شود.
7- کجی:
در صورت یکه حاشیههای بغلی فرش (طول و عرض) در امتداد یک خط مستقیم قرار نداشته باشند و تورفتگی یا بیرون زدگی (شکم دادگی) داشته باشند به این عیب کجی میگویند.
علل:
1- سالم نبودن دار قالیبافی و خمیدگی سردار وزیردار
2- عدم پخش بیشتر چلّه در سردار
3- تاب زیاد پود ضخیم
4- عدم وجود کوجی در دستگاههای فارسی بافت
لازم به ذکر است که حتی در دستگاههای فارسی بافت اگر زمانی که سر پود ضخیم حاصل از رج قبل که در کنار فرش مانده است هنگام پودکشی در رج بعدی زیاد به سمت داخل کشیده شود فرش دچار عیب کجی خواهد شد.
5- عدم دقّت در تراکم چلّهها هنگام چلّهکشی (متراکم بودن چلّهها در کنارهها و تنک بودن چلّهها در وسط)
6- عدم وجود تسمههای عمودی و رد نکردن پود ضخیم از روی تسمهها در دستگاههای ترکی بافت.
7- عدم دقّت در پائینکشی (ترکی و فارسی بافت): در صورتی که هنگام پایینکشی لبههای دو طرف فرش تا راستروها به یک اندازه نباشد عیب کجی (تورفتگی) بوجود خواهد آمد.
8- سرکجی (شانهدار شدن):
اگر اندازه طولی دو نیمه طول فرش در حالت تقارن با هم متفاوت باشد به این عیب سرکجی گویند.
علل سرکجی عبارتند از:
1- متراکم بودن چلّهها در یک طرف و تنک بودن چلّهها در طرف دیگر
2- شل و سفت بودن چلشهها، همانگونه که در مرحله چلّهکشی توضیح داده شد تا رها باید با کشش یکسان روی سردار و زیردار کشیده شوند. در صورتی که این امر مورد توجّه قرار نگیرد قسمتی از چلّهها سفت و قسمت دیگر شل خواهد بود. در این حالت به دلیل شل بودن چلّهها در یک طرف قالی گرهها روی هم نمیخوابند و بالنتیجه بالازدگی پیش میآید، در طرف دیگر به علّت سفت بودن چلشهها پائینزدگی پیش میآید.
3- موازی نبودن فاصله بین سردار و زیردار در دو نیه دار، (اگر سردار و زیردار موازی هم نباشند و در یک طرف سردار به زیردار نزدیک شود احتمال شانهدار شدن فرش وجود دارد.)
4- عدم یکنواختی در کوبیدن دفه، این عیب معمولاً زمنی بوجود میآید که دو نفر بافنده روی یک دار کار کنند هر کدام از بافندهها قسمت مربوط به خود را ببافد و دفه بزند که بعلت متفاوت بودن شدن ضربات دفه زدن، احتمال بوجود آمدن این عیب وجود خواهد داشت.
9- ترنجدار شدن:
چننچه در فرشهای ترنجدار، ترنج در مرکز فرش قرار نگیرد یا به عبارتی فاصله وسط ترنج تا ابتدای فرش با فاصله وسط ترنج تا انتهای فرش متفاوت باشد به این عیب ترنج داشتن میگویند.
علل:
1- دو دست شدن بافت یا تعویض بافندهها در نیمة پایینی و بالایی فرش.
2- متفاوت بودن کشش چلّهها در دو نیمة فرش یا به عبارتی شل بودن چلّهها در نیمه اول فرش یا سفت بودن چلهها در نیمة دوم فرش یا به عکس.
3- تغییر ضخامت خامههای مصرفی در دو نیمة فرش.
4- تغییر ضخامت پودها در هر دو نیمة فرش.
5- دخل و تصرف در تعداد رجهای قالی طبقه نقشه و به عبارتی کاستن از تعداد رجهای نقشه در یکی از دو نیمه فرش.
6- تغییر تراکم چلّهها در دو نیمه بافت.
10- بالازدگی:
افزایش طول فرش با توجّه به رجشمار فرش یا با توجّه به سفارش اصلی را بالازدگی گویند. در این عیب گل و نگارههای کشیده شده درازتر به نظر میرسند.
علل:
1- ضخیم بودن خامهها و نخهای چلّه و پود نسبت به رچشمار فرش
2- متراکم بودن چلّهها با توجّه به رجشمار فرش
3- شل بودن چلّهها
4- عدم یکنواختی در کوبیدن پودها یا به عبارتی کاهش شدت ضربات و تعداد دفعات کوبیدن
5- تعویض بافنده
11- پائینزدگی:
کاهش طول فرش با توجّه به رجشمار فرش یا با توجّه به سفارش اصلی را پائین زدگی میگویند. یا به عبارتی در این عیب طول گلها کوبیده شده و فرش پائینزدگی دارد.
علل پائینزدگی:
1- نازک بودن خامهها و نخهای چلّهها و پود نسبت به رجشمار
2- تنک بودن چلّهها با توجّه به رجشمار فرش
3- سفت بودن چلّهها نسبت به اندازه موردنیاز
4- زیاد بودن شدت ضربات و تعداد دفعات کوبیدن دفه
5- تعویض بافنده
12- ترکیدگی:
پاره شدن چلّهها و جدا شدن گرهها هنگام تاکردن فرش یا هنگام پائین کشی را ترکیدگی میگویند.
علل:
کاهش ضخامت پشم و افزایش ضخامت نخ پود یا نخ چلّه (در فرشها بین میزان مصرف مواد اوشلیه پنبه با پشم باید تناسب وجود داشته باشد.) کهه در این صورت به علّت کاهش مصرف پشم، فرش انعطافپذیری خود را از دست میدهد و در نتیجه به علّت خشکی ممکن است عیب تراکیدگی پیش آید.
13- لوچه شدن:
اگر یکی از گوشههای فرش بلندتر از سایر گوشههای آن باشد به این عیب لوچه شدن میگویند. علّت عمده عیب لوچه شدن مربوط به زمان اتمام فرش و بریدن چلّهها میباشد. همانگونه که قبلاً متذکر شدیم، بریدن فرش از روی دار نیاز به مهارت خاصی دارد و در صورتی که بریدن چلّهها از یک طرف شروع و به سمت دیگر ادامه یابد بر اثر سنگینی وزن فرش به گوشه مقابل فشار وارد میشود و در نتیجه این عیب بهوجود میآید.
14- شمشیری شدن:
در صورتی که قسمت ابتدای فرش به سمت پائین انحنا پیدا کند یا گوشههای پائینی فرش از حالت طبیعی خود خارج شده و حالت تیزی پیدا کند عیب شمشیری شدن بوجود میآید.
علل:
عدم استفاده از چوب مهار در دستگاه ترکی بافت و شل بودن قسمت ساده بافی فرش باعث میشود تا بر اثر ضربات دفتین، کنارههای فرش به سمت پائین انحنا پیدا کند و حالت شمشیری پیدا کند.
15- ذرتی شدن:
به روگیری بیش از حد پرزها در حین بافت یا هنگام پرداخت را ذرّتی شدن گویند. در واقع اگر ارتفاع پرزها بیش زا حد لازم کوتاه شوند و یا به عبارتی بافت بوسیله قیچی بیش از حد لازم روگیری شود به طوری که با لمس کردن سطح فرش نوک انگشتان با چلّهها برخورد میکد و حتی ممکن است انتهای گرهها نیز لمس شود به این عیب ذرتی شدن گویند. علّت این عیب عدم دقّت بافنده یا پرداختکنندة فرش میباشد که پرزها را بیش از حد لازم کوتاه مینماید و این عیب را بوجود میآورد.
16- برهبره شدن (قیچی زدن نامنظم):
بلند و کوتاه قیچی نمودن پرزهارا جویدگی یا اصطلاحاً بره بره شدن میگویند که باعث میشود قسمتهای مختلف سطح فرش به صورت بریده بریده و با ارتفاع نامنظم به نظر برسند و در نتیجه فرش زیبایی ظاهری خود را از دست میدهد و در نتیجه نقش و نگارها جلوة کمتری پیدا میکند.
علّت آن عدم مهارت بافند یا کُند بودن قیچی میباشد. روش برطرف نمودن این عیب، پرداخت فرش به وسیلة قیچی دستی یا برقی میباشد.
17- عیب چند چین یک پود:
این روش نوعی تقلّب در عملیّات بافت فرش میباشد به این صورت که بافنده از عبور دادن پود نازک در طی هر رج خودداری میکند و پس از بافت چند رج (3-10رج) پود نازک را عبور میدهد یا به عبارتی در این روش، بافنده در طی هر رج فقط پود ضخیم را رد مینماید و هر چند رج یکبار اقدام به رد کردن پود نازک مینماید. هدف بافنده از انجام این کار افزایش سرعت بافت میباشد زیرا عبور دادن پود نازک به دقّت، مهارت و زمان بیشتری نیاز دارد.
مهمترین عارضه (عیب) ناشی از این روش، کاهش استحکام و دوام فرش میباشد. استفاده از روش چندچین یک پود در بعضی از مناطق کشور مثل بیرجند و روستاهای اطراف آن شیوة مخصوص بافت این منطقه میباشد چون در این منطقه در طی هر 3 رج فقط یک بار اقدام به رد کردن پود نازک میکنند و چون سالهای مدیدی است که از این روش استفاده میکنند این روش در این شهر تقلّب محسوب نمیگردد و یکی از ویژگیهای فرش منطقه محسوب میشود.